Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-29@20:14:36 GMT

چند روایت از لحظات سخت عملایت «والفجر۱»

تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۹۷۴۳۱

چند روایت از لحظات سخت عملایت «والفجر۱»

آتش دشمن لحظه‌به‌لحظه بیشتر می‌شد و این به‌مثابه اعلام شروع پاتک بود. ناگهان دوباره از آخر کانال پیام رسید، هرچه زودتر نارنجک بفرستید. دیدم همان برادر کوچولو، دو پا داشت، دو پای دیگر قرض گرفت و سراغ نارنجک‌هایی رفت که در قسمت دیگر کانال، کمتر از آن‌ها استفاده می‌شد.

به گزارش ایسنا، عملیات «والفجر ۱» باهدف پیشروی به‌سوی العماره و تهدید آن از شمال در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۶۲ آغاز و تا تاریخ ۲۸ فروردین همین سال ادامه یافت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از آغاز عملیات ثامن‌الائمه (ع) تا آغاز عملیات والفجر ۱، همواره در شکستن خط، از تاریکی شب، غافل‌گیری، هجوم به نقاط ضعف دشمن و ابتکار عمل نیروهای شهادت‌طلب استفاده می‌شد، ولی در عملیات والفجر ۱، روش هجوم در پوشش آتش تهیه انتخاب شد؛ طرحی که آتش به‌جای خون، نام گرفت.

عملیات با اجرای انبوه آتش توپخانه شروع شد؛ ۶۰ هزار گلوله بر مواضع دشمن فرود آمد، چیزی که تا آن زمان در طول جنگ ایران و عراق در عملیات‌های خودی سابقه نداشت. دشمن نیز با ۱۰۰ هزار گلوله توپ، با آتش خودی مقابله کرد.

در این عملیات که در دو محور و در چند مرحله اجرا شد؛ خطوط پدافندی نیروهای دشمن شکست، لیکن براثر هوشیاری آن‌ها و عوامل دیگر، الحاق بین یگان‌ها صورت نگرفت و منطقه آزادشده تثبیت نگردید.

نصرت‌الله اکبری روایت می‌کند: در روز سوم عملیات والفجر ۱، نیروهای ایرانی از حملات سنگین واحدهای زرهی و کماندویی سپاه چهارم ارتش بعث در امان نبودند و در این جنگ نابرابر همچنان رزمندگان گردان‌ها در مقابل یورش‌های پی‌درپی و بی‌امان دشمن مقاومت می‌کردند. یکی از آن گردان‌های درگیر، گردان مقداد بن اسود (لشکر ۲۷) به فرماندهی محمدرضا کارور بود.

هر سه گروهان مقداد؛ شهید بهشتی، روح‌الله و سیدالشهدا (ع) زیر آتش شدید قرار داشتند. وجب‌به‌وجب زمین منطقه توسط گلوله‌های ۱۲۰ میلی‌متری شخم زده می‌شد. آتش و دود منطقه را پوشانده بود. از همه طرف بوی باروت می‌آمد.

تنها جان پناه بچه‌ها تپه‌ای بود که در پشت کانال قرار داشت. یک وجب حرکت، مساوی با متلاشی شدن تمام گردان بود. مهدی خسروشاهی، مهدی قندیل و قاسم مشکینی؛ فرمانده گروهان‌ها، لحظه‌به‌لحظه با کارور در ارتباط بودند.

هرلحظه که می‌گذشت، آتش دشمن دقیق‌تر می‌شد. تعدادی از بچه‌ها به شهادت رسیدند و عده‌ای هم مجروح در کناری افتاده بودند. خطوط ارتباطی ما با عقب تقریباً قطع شده بود.

دستور آمد منطقه را به هر طریق ممکن حفظ کنیم؛ زیرا اگر پشت کانال به‌خوبی پوشش داده نمی‌شد، امکان قیچی شدن نیروها از وسط وجود داشت. با این دستور بچه‌ها به مسئولیت خودشان بیشتر آگاه شدند. آنجا بود که حماسه مقاومت و ایثار شکل گرفت. مقاومت در برابر گرسنگی، تشنگی و آتش بی‌وقفه دشمن. این میدان کسانی را می‌طلبید که اهل مقاومت باشند و دل به خدا بسپارند.

سه روز از آغاز عملیات گذشته بود. دیگر هیچ‌چیز برای خوردن و نوشیدن نداشتیم. جیره‌ها به پایان رسیده بود؛ حتی جیره مجروحانی که به عقب حمل شده بودند. جیره شهدا نیز بین بچه‌ها تقسیم‌شده بود.

یک‌تکه بیسکویت و جرعه‌ای آب، زندگی و حیات را به ارمغان می‌آورد بچه‌ها از فرط گرسنگی، پوست خشک‌شده بسته‌های جیره خود را می‌جویدند و خم به ابرو نمی‌آوردند. نیروها دیگر واقعاً رمق نداشتند تا بجنگند.

همچنین اکبر دارستانی می‌گوید: با شدت گرفتن درگیری‌ها، نفرات آخر کانال یعنی نزدیک‌ترین نقطه به دشمن درخواست کردند، هرچه سریع‌تر برایشان لوله تیربار گرینوف بیاورند. من چون بی‌سیم‌چی فرمانده گردان بودم و به لحاظ وضعیت کاری نمی‌توانستم از آنجا دور شوم، رو کردم به تیربارچی کنار دستمان که یک برادری با جثه خیلی کوچک بود، گفتم: کوچولو؛ لوله تیربار داری یا نه؟ بدون درنگ گفت: اول کانال چند تیربار خراب افتاده، همین الآن می‌روم و می‌آورم.

چند دقیقه بعد دیدم کوچولوی ما، دو-سه تا لوله تیربار آورده و منتظر است، ببیند من چه می‌گویم، گفتم: زود این‌ها را ببر آخر کانال بده به تیربارچی. چند دقیقه بیشتر نگذشته بود که برگشت و گفت: برادر بردم، دادم، دیگر کاری نداری؟ گفتم: دستت درد نکنه، استراحت کن. چند دقیقه بعد می‌خواهیم جواب پاتک‌ها را بدهیم.

آتش دشمن لحظه‌به‌لحظه بیشتر می‌شد و این به‌مثابه اعلام شروع پاتک بود. ناگهان دوباره از آخر کانال پیام رسید، هرچه زودتر نارنجک بفرستید. دیدم همان برادر کوچولو، دو پا داشت، دو پای دیگر قرض گرفت و سراغ نارنجک‌هایی رفت که در قسمت دیگر کانال، کمتر از آن‌ها استفاده می‌شد.

سرگرم ارزیابی موقعیت با فرمانده گردان بودیم، دیدیم بسیجی کوچولو با اندام نحیف و لاغرش یک جعبه پر از نارنجک را دو دستی بغل گرفته. گفتم: برادر، زودتر برو جلو. بچه‌ها نارنجک لازم دارند. سریع از کنارم رد شد و به سمت جلو رفت. خیلی خوشحال بود از این‌که مأموریتی را انجام می‌دهد...

مقاومت ایثار گرایانه برادران، این پاتک دشمن را هم دفع کرد. به خاطر گرمای شدید کم‌کم تشنگی بر ما غلبه کرد. حالا دیگر قمقمه‌هایمان خالی از آب‌شده بودند. به‌ناچار از قمقمه‌های شهدا استفاده می‌کردیم.

از طرفی راه تدارکاتی هنوز باز نشده بود. چاره‌ای نداشتیم. باید صبر می‌کردیم. همه یکدیگر را به مقاومتی که از مولایمان حسین بن علی (ع) در ظهر عاشورا آموخته بودیم، سفارش می‌کردیم.

هرچند نبود جاده تدارکاتی مناسب و زیر دید و تیر بودن گذرگاه‌های عبوری به سمت خطوط مقدم نبرد، عملیات کمک‌رسانی را با مشکل جدی مواجه کرده بود، اما همه نیروهای تدارکات تمام هم‌وغم شان شکستن این بن‌بست تدارکاتی بود.

بعدازظهر بود که نیروهای تدارکات با کوله باری از آذوقه، آب و تسلیحات از راه رسیدند. آن‌ها برای رساندن این اقلام به نیروهای در خط، متحمل سختی‌های فراوان و تقدیم تعداد زیادی شهید و مجروح شده بودند.با دیدنشان کلی ذوق کردیم. آن‌ها تمام امکانات را در کنار سنگر فرماندهی گذاشتند تا بین برادران تقسیم شود.

فرمانده گردان عده‌ای را برای تقسیم آب و آذوقه فرستاد. من هم با آن‌ها همکاری می‌کردم و آب به بچه‌ها می‌دادیم. در این بین دیدم، همان بسیجی کوچولو با لب‌ها و زبان خشک از شدت تشنگی به طرفم آمد و گفت: برادر کمی به من آب بده! بی‌اختیار نظرم از دیگر بچه‌هایی که جهت آب گرفتن آمده بودند برگشت به‌طرف او.

گفتم: کوچولو بیا جلو. حالا دیگر آب زیاد داریم. بگیر و بخور! دیدم چند قدمی به جلو آمد و ناگهان ایستاد. نگاهش که به دیگر برادران افتاد، رو به من گفت: برادر فعلاً نمی‌خواهم! هر وقت تشنه شدم به من آب بده. الآن آب را به دیگر برادران تشنه بده!

بی‌اختیار اشک از چشمانم جاری شد. سکوتی عمیق همه را فرا گرفت. خدایا چگونه انسان‌هایی را خلق کردی که به‌رغم گذشت اندک زمانی از سن آن‌ها، این‌چنین بزرگوارانه یاد حماسه‌های یاران امام حسین (ع) را زنده می‌کنند!؟

همه برادران از آب و آذوقه استفاده کردند تا با نیرویی تازه، همچنان برای دفع پاتک‌های دشمن تلاش کنند. در زیر آتش شدید دشمن نماز ظهرمان را خواندیم. بعد از نماز، مرکز پیام لشکر پیامی از سوی فرماندهی را به ما ابلاغ کرد.

از ما خواستند، بچه‌های گردان ما جهت جایگزینی نیرو آماده باشند. خبر را به فرماندهی گردان رساندم. قرار شد بچه‌ها را خبر بدهم تا آماده شوند. این در حالی بود که دشمن همچنان به گلوله‌باران شدید منطقه ادامه می‌داد و زمان نیز به‌کندی می‌گذشت.

سرانجام طی لحظاتی دیرگذر، خورشید کم‌رمق‌تر شد و جایش را به تاریکی شب داد. همه آماده شدیم تا به عقب برگردیم.

در این هنگام کوچولوی قهرمان ما هم با چهره‌ای منتظر و مردانه، کنارمان ایستاده بود. ناگهان گلوله خمپاره‌ای در همان منطقه بر زمین خورد و گردوخاک انفجار، اطراف ما را فراگرفت.

چند نفر فریاد زدند یا حسین، یا صاحب‌الزمان (عج). من و کمک بی‌سیم‌چی از شدت انفجار محکم به کناره سنگر خوردیم. فرمانده گردان که کنارمان ایستاده بود، ترکش خمپاره مجروحش کرد.

گردوخاک بعد از چند لحظه‌ای فرونشست. ناگهان همه فریاد زدند: کوچولو! کوچولو! ولی کوچولوی دلاور که روحی به بلندای آسمان داشت، اجر زحماتش را از خداوند گرفت. او اگر خود به زیارت قبر مولایش حسین (ع) نرفت، اما در لحظه آخر، با ذکر نام حسین و شاید هم در دامان مولایش جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.

منبع:

بابایی، گلعلی، زمین‌های مسلح، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، نشر بیست‌وهفت بعثت، تهران ۱۴۰۱، صص ۶۷۰، ۶۷۱، ۶۷۲، ۶۷۹، ۶۸۰

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: دفاع مقدس والفجر10 جنگ تحمیلی ماه رمضان دفاع مقدس ماه مبارک رمضان عيد فطر فرمانده گردان آخر کانال والفجر ۱ بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۹۷۴۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دشمن دست به خطایی بزند نمونه دیگری از موشک‌ها و پهپادها به سمتشان شلیک خواهد شد

ایسنا/خراسان رضوی فرمانده قرارگاه منطقه‌ای شمال شرق نزاجا گفت: اگر دشمن دست به خطایی بزند قطعاً نمونه دیگری از موشک‌ها و پهپادها به سمتشان شلیک خواهد شد.

امیر سرتیپ رضا آذریان جمعه شب در همایش آئین پهلوانی و زورخانه‌ای که به مناسبت اولین سالگرد نکوداشت پهلوان بهمن ضیایی در کاشمر برگزار شد، افزود: با نگاهی به تاریخ ورزش پهلوانی، می‌بینیم این فرهنگ از جنگ خندق وجود داشته و کسانی که در این مسیر قرار گرفتند به علی و اولاد علی پیوسته‌ و تفکر و اندیشه او را به میدان آورده‌اند تا همه را آگاه کنند.

وی با بیان اینکه هر کس با علی و اولاد او باشد بدون شک زندگی بسیار خوبی خواهد داشت، تصریح کرد: تواضع و فروتنی و کمک به مستمندان در چهره و تفکر پهلوانان این رشته ورزشی است.

فرمانده قرارگاه منطقه‌ای شمال شرق نزاجا اذعان کرد: ما به عنوان سربازان و رزمندگان اسلام از این ورزش پهلوانی و این گودهای زورخانه‌ای قدرت، جرأت، جسارت و شجاعت فرا گرفته‌ایم.

وی اظهار کرد: کسانی که حرمت گود زورخانه را می‌دانند هیچ وقت بدون وضو وارد این گود نمی‌شوند و بعد از آن بدون اجازه پیشکسوتان و میهمانان هیچ حرکتی را اجرا نمی‌کنند.

آذریان بیان کرد: اگر همه ما این گونه فرهنگ احترام را ایجاد کنیم در کارمان موفق خواهیم بود. ملت ایران اسلامی کارهای بسیار خوبی را برای این انقلاب انجام داده‌اند و تدابیر رهبر معظم انقلاب را اجرایی کرده و در مقابل تمام تفکر و اندیشه دشمن به خوبی ایستادند.

وی با بیان اینکه این ایستادگی موجب شده که دشمن همچنان نتواند با جمهوری اسلامی ایران مقابله کند، به سالروز حمله نظامی آمریکا به جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد و گفت: دشمن به خیال خودش برای نبود انقلاب و حکومت اسلامی به ایران حمله کرد و فکر می‌کرد می‌تواند به اهدافش برسد.

فرمانده قرارگاه منطقه‌ای شمال شرق نزاجا با اشاره به اینکه آمریکا تاکنون در تمامی نقشه‌های شومش علیه نظام جمهوری اسلامی ایران شکست خورده است، افزود: اگر چه برای تضعیف جمهوری اسلامی ایران، کشورهای همسایه را اشغال کرد و گسترش نیرو داشت و حتی جنگ‌های ترکیبی را با تشکیل گروه‌های تکفیری و سلفی تشکیل داد و عملیات‌های نظامی را شروع کرد اما بازهم در سوریه و عراق و دیگر جنگ‌های ترکیبی شکست خورد.

وی با اعلام اینکه آمریکا تا به امروز هیچ غلطی نتوانسته علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دهد، تصریح کرد: پیروزی از آن ملت بزرگ ایران اسلامی بوده است.

امیر سرتیپ آذریان ادامه داد: دشمن به عناوین مختلف منطقه را به تنش کشاند و رژیم صهیونیستی را در منطقه تجهیز کرد و مردم غزه را به شهادت رساند ولی در تمامی مراحل شکست‌های سنگینی خورد.

وی با بیان اینکه دشمنان پس از شکست‌های متعدد با حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران، سرداران عزیزمان را به شهادت رساندند، گفت: دشمنان نمی‌دانستند جمهوری اسلامی ایران به پشتیبانی ملت بزرگ خود، پاسخ سختی به آنها خواهد داد.

فرمانده قرارگاه منطقه‌ای شمال شرق نزاجا با اشاره به اینکه آنها چشم انتظار این پاسخ سخت بودند، اظهار کرد: خواست ملت ایران و خانواده شهدا این بود که این ضربه سخت در یک فرصت مناسب به رژیم صهیونیستی وارد شود.

وی اذعان کرد: آنها فکر نمی‌کردند که بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد همزمان شلیک شود، هرچند به گفته رهبر معظم انقلاب این حمله اصلی نبوده و با علم و فناوری و تفکر جدید باید کار کنیم و متوقف نشویم.

آذریان خاطرنشان کرد: رژیم صهیونیستی وقتی نتوانست در برابر این پاسخ اقدامی بکند از گروه‌های معاند استفاده  و چند ریزپرنده را پرتاب کرد. اگرچه ما موشک بیش از هزار کیلومتر پرتاب کردیم اما آنها ریز پرنده‌هایی که نهایت بردش دو کیلومتر بود پرتاب کردند.

وی با بیان اینکه دشمنان نمی‌دانستند جمهوری اسلامی ایران به پشتیبانی ملت بزرگ خود، پاسخ سختی را به آنها خواهد داد، گفت: هرچند نتوانستند خسارتی وارد کنند اما امریکا به سرعت اعلام کرد در این اتفاق نقشی نداشته و عقب‌نشینی می‌کند و این نشان دهنده شکست آمریکا است.

وی با اشاره به اینکه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در عملیات وعده صادق تنها گوشه‌ای از اقتدار خود را نشان دادند، اظهار کرد: آنچه مد نظر ما است هنوز شکل نگرفته است.

امیر سرتیپ آذریان خاطرنشان کرد: اگر دشمن دست به خطایی بزند قطعاً نمونه دیگری از موشک‌ها و پهپادها به سمتشان شلیک خواهد شد. با وجود اینکه چند کشور آسمان رژیم صهیونیست را در پوشش داشتند ولی عملیات به خوبی انجام شد.

وی بیان کرد: آنها تصاویر موشک‌ها و پهپادها و قدرت‌نمایی در منطقه را دیدند و فکر نمی‌کردند جمهوری اسلامی ایران چنین پاسخی به آنها بدهد.

وی گفت: عملیات وعده صادق قدرت و اراده بزرگ ایران اسلامی بود که به استکبار جهانی تحمیل کردیم و به آنها ثابت نمودیم که در این حد و اندازه نیستید که بخواهید برعلیه این نظام حرفی بزنید.

فرمانده قرارگاه منطقه‌ای شمال شرق نزاجا با بیان اینکه امروز نیروهای مسلح در اقصی نقاط جمهوری اسلامی ایران آماده هرگونه پاسخی به دشمنان هستند، عنوان کرد: نیروهای مسلح کشورمان از آمادگی بسیار خوبی برخوردار هستند.

وی با اشاره به اینکه ملت ایران همیشه پشت نیروهای مسلح بوده و هستند، افزود: امروز مرزهای شرقی کشور که مسئولیت آن با یگان‌های قرارگاه منطقه شمال شرق نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران است در کنار مرزبانان عزیز و سایر نیروهای مسلح علاوه بر اینکه از اشراف اطلاعاتی و تعامل بسیار خوبی برخوردارند با تجهیزات بسیار پیشرفته و به روز از مرزها و حتی دورتر از مرزها، کشور را پایش می‌کنند.

امیر سرتیپ آذریان با تأکید بر اینکه مأموریت ما مراقبت از مرز است، گفت: بحمدالله تاکنون نتوانسته‌اند حرکتی را در این منطقه انجام دهند، ما سربازان این سرزمین هستیم و به این وظیفه افتخار می‌کنیم.

وی با بیان اینکه ما میراث دار خون شهدا هستیم، بیان کرد: وظیفه ما ایجاد امنیت است و در اقصی نقاط مرزهای جمهوری اسلامی ایران این مأموریت را ارتش انجام می‌دهد.

فرمانده قرارگاه منطقه‌ای شمال شرق نزاجا با اشاره به اینکه همه قدرت‌نمایی ارتش را با برادران سپاه در عملیات وعده صادق دیدند، افزود: عملیات وعده صادق یک عملیات ترکیبی بسیار قوی بود.

وی خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران، هیچ کشوری را در منطقه تهدید نمی‌کند و برای هیچ‌کس هم تاکنون تهدیدی به وجود نیاورده اما برای اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران و تأمین امنیت پایدار نه برای کشور خودمان بلکه برای تمامی کشورهای منطقه تلاش می‌کنیم.

کاشمر یکی از قطب‌های ورزش‌های زورخانه‌ای و کشتی پهلوانی کشور است

فرماندار کاشمر نیز در این مراسم گفت: شهرستان کاشمر به عنوان مهد ورزش‌های زورخانه‌ای و کشتی پهلوانی در کشور است.

حجت‌الله شریعتمداری افزود: پهلوانانی که عمری در خدمت مردم بودند و با فرهنگ پهلوانی و اشاعه فرهنگ ایرانی اسلامی نسل‌هایی را تربیت کردند که جان خودشان را فدای امنیت این کشور کردند.

وی تلاش برای حفظ امنیت و فرهنگ ایثار و شهادت را نشات گرفته از فرهنگ پهلوانی دانست و تصریح کرد: اینکه در منطقه ترشیز ۱۲۲۰ شهید با ایثارگری و مجاهدت خود، نعمت امنیت را برای ما به ارمغان آوردند بخشی از آن ناشی از فرهنگ پهلوانی است که در این شهرستان اشاعه پیدا کرده است.

فرماندار کاشمر با تقدیر از برگزار کنندگان این همایش گفت: مرحوم پهلوان بهمن ضیایی یکی از پیشکسوتان و نامداران این رشته در شهرستان بوده است.

در این مراسم که با حضور فرمانده تیپ ۱۷۷ ارتش جمهوری اسلامی ایران و جمعی از پیشکسوتان شهرهای مختلف برگزار شد، از پیشکسوتان ورزش زورخانه‌ای تجلیل شد و تعدادی از باستانی‌کاران شهرستان کاشمر به اجرای ورزش باستانی پرداختند.

علاوه بر پهلوان بهمن ضیایی، کهن کسوت حاج محمد رمضان‌نژاد، کهن کسوت حاج حسین ناظمی، کهن کسوت حاج علی ساعی، کهن کسوت حاج غلامرضا پالایی، کهن کسوت حاج قاسم رسولی، کهن کسوت حاج سید حسین حسینی، کهن کسوت حاج اکبر لایی نژاد، کهن کسوت حاج اکبر رجب پور و... تعدادی دیگر از جمله پیشکسوتان ورزش پهلوانی و زورخانه‌ای این شهرستان هستند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • دشوارترین عملیات نظامی در دوران جنگ با عراق /کدام فرمانده سپاه به در روز اول به شهادت رسید؟
  • دشمن می‌داند دست ما پُر است/ وعده صادق به ملت ایران ابهت داد
  • لحظات نفس‌گیر نجات ۴ مرد جوان گرفتار در سیلاب عربستان (فیلم)
  • جلد سوم تاریخ شفاهی دفاع مقدس به زودی چاپ می‌شود
  • جزئیات طرح آمریکایی - اسرائیلی برای مدیریت محاصره نوار غزه
  • سلیمانی عملیات‌هایی داشته که هیچ ژنرال آمریکایی نداشته!
  • روسیه دشمن اسرائیل است | روایت بلومبرگ؛ نگرانی فزاینده اسرائیل از گسترش همکاری‌ نظامی ایران و روسیه
  • روایت شاهدان عینی از لحظات درگیری و شهادت حمیدرضا الداغی + فیلم
  • دشمن دست به خطایی بزند نمونه دیگری از موشک‌ها و پهپادها به سمتشان شلیک خواهد شد
  • پیام دیگر حماس به خانواده‌های اسرای صهیونیستی